دلنوشته دنیای عجیبی شده است دنیایِ عجیبی شده است ! ما مثل دومینو می‌مانیم من به تو ضربه می‌زنم ! تو به من ! آن به تو ! تو به آن! برای هریک از...

داستان کوتاه کلبه‌ای میان آسمان و زمین #”کلبه‌ای میان آسمان و زمین” میان انبوهی از جمعیت، گم شده بودم؛ دقیق نمی‌دانستم کجاست؟...

دلنوشته تکه هایی از نبودن نوزاد که بودم، می‌پنداشتم یک نفر مرا می‌فهمد، یک نفر از وجودش برای من مایه ‌می‌گذارد” کودک که شدم، دوستانم...

دکلمه صوتی مثلث عشق با اجرای فاطمه شفیع زاده و قلم مائده ش دختر که باشی همدم مادرت، آبروی پدرت، غرور برادرت و مرهم دردهای خواهرت...

دلنوشته فرقی نمی‌کند فرقی نمی‌کند، روز باشد یا شب” ماه باشد یا خورشید” صبح باشد یا غروب” کنج متروکه‌ای باشم یا میان انبوهی از...

دکلمه صوتی ستاره‌ ی چشمک‌ زن چشمانت دکلمه صوتی ستاره‌ ی چشمک‌ زن چشمانت به گویندگی زیبا قهرمانی و به قلم مائده.ش     درصورت تمایل به...

 دلنوشته دل را چه عرض کنم دل را چه عرض کنم؟ تو جان ز جانم بردی! نقش بر صفحه‌ی جان شدی! دلبری را چه عرض کنم؟ تو جان‌بری کردی! #مائده_ش مطالب...

داستان کوتاه لمس حضورش #داستانک #لمس_حضورش ‌دل،دل ای دل ناآرام، آرام بگیر! بعد از آن همه دویدن، رمقی برایش نمانده بود، سینه اش از آن همه...

داستان کوتاه حسادت خانمان سوز #حسادت خانمان سوز معشوقه ام بمان! بمان و هرصبح ، زیبایی نگاهت را میهمان قلبم کن! بمان و با روح زنانه ات بی...

داستان کوتاه قاصدک خوشبختی #داستانک #قاصدک_خوشبختی دستش را روی شکم برآمده اش کشید و با سرمستی شروع به خندیدن کرد؛ چرا که پس از سال ها...

داستان کوتاه مرگ درد بازهم خم و راست شدن‌های مکرر و خستگی‌های جان فرسا! بازهم فریادهای آقا بالاسرش و زورگویی‌های افراطی! کمر صاف کرد و...

داستان کوتاه کلبه‌ای میان آسمان و زمین میان انبوهی از جمعیت، گم شده بودم؛ دقیق نمی‌دانستم کجاست؟ دیوار‌هایش درست مثل میله‌های زندان،...