مطالب ویژه
دانلود رمان نیلی

دانلود رمان نیلی

نوینسده : نیلوفر معصومی عضو انجمن رمان های عاشقانه

ژانر: #عاشقانه#اجتماعی
تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۲۲۷

 خلاصه :

نیلی دختر دانشجو شیطون ، یه دنده و بسیار پرو هستش ک بخاطر یه حواس پرتی کوچیک و تصادف
با شخصی به اسم مهرزاد راستین شدیدأ درگیر میشه و ارزو میکنه هیچوقت دوباره اونو نبینه
غافل از اینکه سرنوشت چیز عجیبی رو براشون رقم زده ….
ژانر : طنز _عاشقانه
پایان خوش

قسمتی از رمان:

دختر جز جیگر بزنی پاشو دیگ ….
میخوای بازم دیر برسی ؟میدونی ساعت چنده ؟؟ساعت هفتو نیمه حالا خود دانی ..
_چییی؟؟هفتو نیم وای خاک تو موخم شد سیخ تو تختم نشستم این گوشی من کجاس

پس اه ٬آهان زیر بالشمه پیدا شد …وااا ساعت ک ۶” باز این مامان من ساعتو خالی بسته

خب بنده خدا حقم داره فکر کنم تنها سلاحی که بشه منو بیدار کرد همینه دیگ تو همین فکرا بودمو چرت میزدم که باز صدای دادش بلند شد اصلا این مادر من استعداد خاصی تو هوار کشیدن داره …
_نیلی پاشدی ؟؟یا بیام سراغت ؟؟ یه نگاه تو آیینه به اون قیافت هم بکن شانس اوردم دیدمت سکته نکردم!! _واا مگ من چمه ؟دختر به این نازی بانمکی.. یه کشو قوسی به بدنم دادمورفتم جلوآیینه…یاخوده خداچرا این شکلیم ؟؟!!
موهام که بلنده و کمی فرو حالت داره نصفش توکش رو سرمه بقیشم یجوره وحشتناکی بهن ریختس اوه چشاامو.. دورش بخاطر ریملی که دیشب زده بودم حسابی سیاه شده رنگمم یکم پریده ینی شبیه آدم خوراشدم …جیم جلدی حولمو برداشتمو پریدم تو حموم یه دوش یه ربه گرفتموزدم بیرون از من بعیده آخه کمه کم دوساعتی تو حموم میمونم کلی مسخره بازی در میارمومیزنم زیر آوازبعله دیگ یه همچین آدمی هسم!!
ولی خب الان وقتش نیس ترم جدیدتازه شروع شده و من تصمیم گرفتم دیگ از این ترم دیر نرسم به کلاسا انقد دیر رفتم شرفم رفته کف پام کلأ دیگ نمیخوام همین یه ذره آبروهم رهسپار کنم بره..

 

 

مطالعه آنلاین این رمان بدون نیاز به دانلود

[pdf-embedder url=”https://www.romankade.com/wp-content/uploads/2018/01/نیلی.pdf”]

 

 

 

مشخصات کتاب
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    نیلوفر معصومی
  • صفحات
    227
لینک های دانلود
اگر نویسنده این اثر هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • اشتراک گذاری
دیگر آثار
با عرض پوزش محتوایی جهت نمایش وجود ندارد !
62 نظر
نظرات
  • M.M
    22 بهمن 1396 | 14:30

    بدک نبود فقط موضوعش ی خورده زیادی تکراری بود

  • ناشناس
    5 بهمن 1396 | 13:22

    عالی
    ادم دوست داره نویسنده این رمانای موفقو بشناسه
    کاش یکمی از حرفای خود نویسنده هم بزارید

  • حمیده
    5 بهمن 1396 | 13:20

    خیلی قشنگ بود

  • س.الف
    5 بهمن 1396 | 13:19

    سلام این حجم از بازدید و نظرات مثبت خودش نشون دهنده همه چیزه.
    موفق باشید نویسنده محترم رمان بسیار زیبا و دلچسبی خلق کردید.
    منتظر رمان هایه بعدی شما هستیم.
    خواهش میکنم از سایت رمانکده تا رمان های دیگ این نویسنده هم برامون بزارید
    همچنین بیوگرافی ایشونو

  • شراره
    3 بهمن 1396 | 00:58

    خیلی باحااال بود درجه یک ❤

    خدایی بعضیا یکمی فکر کنن بعد مقایسه کنن
    حقو انصافی ادم با این رمان کلی میخنده ابکی و لوس نیستش

  • مهنوش
    2 بهمن 1396 | 19:29

    عالیییییی عالیییییی عالیییییییی
    حرف نداشت این رمان

    من خودم نویسندم و یه چیزایی مینویسم و کاملا دور از حسادت و این حرفا ک متاسفانه بین مجازی نویسان زیاده اینو میگم این رمان حرف نداشت
    تبریک میگم نویسنده جان

  • م.فرهمند
    2 بهمن 1396 | 01:22

    بسیار دلنشین و زیبا بود

    هر رمانی ممکنه در اون نکات تکراری باشه
    و بهتره درست بگیم و عادل باشیم
    نویسنده این رمان قلم قوی و توانایی دارن
    موفق باشید
    “یا حق”

  • Raha
    2 بهمن 1396 | 01:10

    خیلییییییی قشنگ بود

    محتواشم متفاوت بود
    دوستان واقعا رمان قشنگی بود و عادلانه بخوایم بگیم محتواش متفاوت بود
    مخصوصأ قسمتایه طنزش حرف ندااااشت

  • زیبا
    2 بهمن 1396 | 01:06

    سلام
    رمان بسیار قشنگو متفاوتی بودش
    نویسنده با هنر طنز خودش تغییرات قشنگیو ایجاد کرده
    خیلی خوب بود در کل
    موفق باشید

  • پروانه
    2 بهمن 1396 | 01:04

    موضع این رمان کلا با در همسایگی گودزیلا متفاوت بود
    اون توش یکی سرطان میگیره و هزار تا چیز دیگ
    محتوا کاملا متفاوته
    در کل رمان قشنگو متفاوتی بود
    دانلود کنید خیلی قشنگه❤

درباره ما
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
  • 09024084858
نماد اعتماد الکترونیکی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانهمیباشد.