ژانر: #عاشقانه#اجتماعی
دختری به اسم یاس وابسته امیر میشه که از همسر اش جدا شده و یک بچه داره. پدر یاس مخالف و
امیر هم پشیمون میشه… تو همین جریانات ارشام به خواستگاری یاس میاد و با هم ازدواج می کنند.
اما امیر شوهر دختر خاله ارشام که باعث میشه…
دانلود رمان یاس
به نام خدا
خلاصه:دختری با نام یاس وابسته ی پسری به نام امیر میشه که از همسرش جداشده ویک بچه داره.پدر یاس مخالف وامیرم پشیمون میشه.
توهمین جریانات ارشام به خواستگاری یاس میاد وباهم ازدواج میکنن…..امااز شانس بد یاس امیر شوهر دختر خاله ارشام که باعث میشه……..
مقدمه:خبر خوب این است که روزی کسی می یاید…..
درمیان روزهای خاکستری تان دست هایتان را خواهد گرفت!
گرم تروهزار بار عاشقانه تر کسی که شبیه به افتاب بعد از یک روز برفی به تن روزهای سردتان میچسبید………
کسی میاید از جنس محبت که مرهم تمام زخمهایتان میشود……..
وتمام ترس وکابوس هایتان را در اغوش ارامش حل خواهد کرد…..
کسی خواهد امد برای ساختن دوباره ی شما….
که من ان شخص را معجره ای از طرف خدا میدانم!
با صدای زنگ گوشی بیدار شدم.امیربود جواب دادم.
_سلام
_سلام هنوز ازم ناراحتی؟
_نباشم!
_توحتی نزاشتی حرف بزنم،ببین یاس من فکر میکنم حق با پدرته ما بدرد هم نمیخوریم شرایطمون
فرق داره.من ازهمسرم جداشدم وبچه دارم.ولی تومجردی!
_جازدی امیر،پس اون همه حرفای قشنگت چیشد؟توبه من قول دادی!
_من باید برم.بعدا باهات تماس میگیرم خدافظ.
_بدون خدافظی قطع کردم وبا صدای بلند گریه کردم.
سارا وارد اتاق شدوگفت :چی شده!چیراگریه میکنی یاس؟
_ازشوهرتون بپرسید!معلوم نیست چی به امیر گفته،زنگ زد میگه پشیمون شده…
_ببین من تورو مثل بچه ی نداشتم دوست دارم اگه باهات خیلی صمیمی نیستم بزار بحساب
اینکه بلد نیستم مادری کنم چون هیچ وقت فرزندی نداشتم…حق باپدرته اخه چرا؟مگه کم خواستگار
داری کوری یا کچل که میخوای زن این پسر بشی!
_من دوسش دارم…
عالی من رمانتون رو دوست داشتم
مهشره
ممنون عزیزم
ممنون عزیزم
عالی بود