دلنوشته کاش می شد

بسم الله الرحمن الرحیم

دلنوشته:
کاش می‌شد.

ای کاش می‌شد ،
پروانه می‌شدم …
پرواز می‌کردم.
ای کاش می‌شد،
روزها را خودم …
لحظه‌هایش را،
با آینه‌ها قاب می‌کردم.
کاش می‌شد،
دلم به بهانه‌ی دیدار دوباره‌ات.
جان می‌داد.
اسیر می‌شدم.
ذره ذره آب می‌شدم .
خیلی صفا می‌داد.
کاش می‌شد.
بی بهونه زندگی کرد.
فارغ از غم بود و …
دوباره سازندگی کرد.
کاش می‌شد.
در حسرت دیدارت بمانم.
لحظه‌ها را بشمرم.
آوار کنم.
جان دهم بمیرم.
کاش می‌شد
قلب من از سنگ می‌شد.

دلنوشته کاش می شد

می‌شدم آن قلب سنگی.
کاش می‌شد.
زندگی‌ام به تک ریگ گیر می‌کرد.
من آن موقع بودم.
آواره زیر همان تک ریگی.
کاش می‌شد.
خاطره‌هایت آن قدر زیاد بود که …
آرزوی مرگ نمی‌کردم.
کاش می‌شد.
خط به خط روزگار را ازبر می‌شدم.
در نگاهت لبریز از عشق می‌شدم.
از برای تو ناز و ادا می‌آمدم و…
دیوانه وار مست نگاهت می‌شدم.
کاش می‌شد.
روزگار به من بی وفایی نمی‌کرد.
تا من غرق رویای با تو بودن می‌شدم.
کاش می‌شد.
هر لحظه در خاطرم ابدی می‌شدی.
من لحظه‌ها را با تو هک می‌کردم.
تو برای او نمی‌شدی.
زیر خاک چگونه است؟
شاید قلبم از این هم دوری‌ات بگیرد و…
من هم بیایم پیشت.
من با تو یادگاری‌هایت را قاب می‌کردم.
کاش می‌شد.
یکبار دیگر،
تو را آرزو کرد .

دلنوشته کاش می شد

کاش می‌شد.
به یاد ماندنی‌ترین خاطره‌هایم می‌شدی.
در گوشه‌ترین جای قلبم.
همان جا از قلب که رگ‌های تلاطم به هم وصلند و…
در هم آمیخته‌اند.
که می‌گویند که اگر آن رگ بریده شود نفست می‌رود.
آه، ای هم نفسم تو را آنجا جا می‌نهم.
کاش می‌شد.
تنها تو را جانا.
بار دیگر می‌دیدم و بوسه بر پیشانی‌ات مهمان می‌کردم.
کاش می‌توانستم در آغوشم بگیرمت.
سپس با دستان کوچکم محکم بفشارمت.
کاش می‌شد.
تو می‌شدی تمام اندر خاطره‌هایم.
من تو را هک می‌کردم در تماتم آرزوهایم.
و کاش می‌شد…
دیگر ” ای کاش ” را بر زبان جاری نسازیم.
تا باهم میخانه ای از عشق بسازیم.
آی روزگار، نقاش خوبی نبودی، عشق را که زیبا ترسیم کردی، پس چرا مرگ را این قدر تلخ کشیدی؟
آخر به اتمام رسید و تمام عاشقانه‌هایم با او زیر خاک دفن شدند.
کاش می‌شد بروم و قلبم را هدیه او کنم.
همیشه ای کاش‌ها زخم می‌زنند.
و ما در حسرت ای کاش می‌سوزیم .
و می‌گوییم:
ای کاش،
آن‌طور که می‌خواهیم بشود.
ای کاش …
بشود.
ای کاش …