مطالب ویژه
دانلود رمان عاشقانه چیزی‌ شبیه‌ سرنوشت رمانی بسیار زیبا و خواندنی

دانلود رمان عاشقانه چیزی‌ شبیه‌ سرنوشت رمانی بسیار زیبا و خواندنی

 

‍ بـنام تک نویسنده‌ی سرنوشت

رمانی دیگـر از آسمـان
\\چـیزی شبـیهِ سرنوشت\\
داسـتانی متفاوت و هیجانی!

دخـتری تربیت شده در خلاف اما بیگناه!
پسری نفوذی و دلباخته‌!
و در آخر عشقی نفس‌گیر!
اما آیا سرنوشت فرصتی به این عشق میدهد!
چه میشود سرنوشتِ دخترِ عاشق و شکست‌خورده‌ی ما!

دهمـین رمان از آسـمان!

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
∞دردِ یک پنجره را پنجره ها میفهمند
∞معنیِ کور شدن را گره‌ها میفهمند
∞سخت بالا بروی،ساده بیایی پایین
∞قصئه‌ی تلخِ مرا،سرسره‌ها میفهمند
∞دریا چه دلِ پاک و نجیبی دارد
∞بنگر که چه حالت غریبی دارد
∞آن موج که سر به صخره ها میکوبد
∞با من چه شباهتِ عجیبی دارد!!!
…..

خلاصه ای از این رمان عاشقانه جدید

تـینا دختری تنها در یک خانواده‌ی خلافکـار و یزدان پسری نفوذی در باندِ بزرگِ پدرِ تینا و….
داستانی ناب و متفاوت!
عاشقانه‌ای دلخراش!
داسـتانی غمگین با پایانی خوش و ژانری عاشقانه و کمی پلیسی!
#ا_اصغرزاده[آسمان]
نویسنده و عضو اختصاصی انجمن رمانهای عاشقانه
رمانهای تمام شده‌ی قبلیم:
دلِ‌من_تمنا_عشقت‌برای‌من_خواستنی‌از‌جنس‌گناه_آوای‌پشیمانی_پناهم‌باش_بوسه‌ی‌تیغ_داستان‌کوتاهِ آرامشی‌از‌جنسِ‌بغض_
آرزویم‌کن[آقای‌سربه‌زیر].
شـروع رمان۱/۱۱/۹۶
۲۰:۴۵ یکشنـبه.

بـنامِ‌خــدا

دانلود رمان عاشقانه چیزی‌ شبیه‌ سرنوشت رمانی بسیار زیبا و خواندنی

 

قسمتی از این رمان زیبا :

با صدای تـیر با هینِ بلندی که کشیدم از خواب پریدم،با اینکه دیگه این صداها عادی شده بود اما هنوزم بعضی‌وقتا تن و بدنم را میلرزاند.
معلوم نبود باز دخلِ کدام بنده‌خدایی را آورده بودند!
دستی رو صورتم کشیدم و با نگاه به ساعت که نه‌و‌نیمِ صبح را نشان میداد از رو تخت بلند شدم،پتوی زرشکی رنگم را رو تخت مرتب کردم

و به سمتِ پنجره رفتم،پرده‌ی لیمویی رنگ را کنار زدم که نورِ آفتاب با چشم‌هایم برخورد کرد!
سریع چشم‌هایم را بستم و عقب‌عقب رفتم.
موبایلم را که بالای تخت بود چک کردم و رفتم تو سرویس بهداشتی…آبِ سرد باعث شد کمی از کسالتم کم بشه.
با حوله‌ی زرشکی رنگم دست و صورتم را خشک کردم و بعد از شانه کردنِ موهایم از اتاق خارج شدم،از پله‌های مارپیچ شده پایین رفتم و باز

صدایِ لوسِ و نق‌نقویِ بردیا تو گوشم اکو شد!
اخم‌هایم را توهم کشیدم و مستقیم به سمتِ آشپزخانه رفتم،مژگان زنِ دومِ پدرم داشت برای پسرِ ته‌تغاریش که جونِ بابام بود لقمه درست

 

 

دانلود رمان آرزویم کن رمانی بسیار زیبا از ا.اصغرزاده جهت دانلود روی این متن کلیک کنید  

 

مشخصات کتاب
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    ا.اصغر زاده
  • صفحات
    211
لینک های دانلود
اگر نویسنده این اثر هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • اشتراک گذاری
2 نظر
نظرات
  • Samin
    10 تیر 1397 | 00:32

    romanezibaibod

  • Samin
    10 تیر 1397 | 00:29

    romanejadidbezarid

درباره ما
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
  • 09024084858
نماد اعتماد الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانهمیباشد.

پشتیبانی

Leave your phone number. We will call you back soon!
Callback request sent! We will contact you soon.
Error sending callback request! Please try again!
Write a email to us!
Email sent! We will contact you soon.
Error sending email! Please try again!