کاری از حدیث نجفی
به قلم زیبای سمانه بازاری
می دانی جانم
راستش را که بخواهی ، حق با توست.
تو خیلی چیز ها را نمی دانی.
تقصیر تو نیست…
دختر بودن را برایت اشتباه معنی کرده اند!
تو فکر می کنی تمام دخترانگی های دنیا در رژ لب قرمز و لاک های رنگا رنگ معنا می شود.
باید یک روز هم که شده جای یک دختر باشی تا بفهمی.
تا بفهمی که اگر دختری موهایش را شانه می کند،
لاک های رنگی می زند،
رژ لب قرمز را روی لبانش می کشد،
چشمانش را می آراید…
می خواهد به خود بفهماند
که هنوز هم در میان تمام درد هایش زیباست،
که هنوز هم خوشبخت دختر روی کره زمین است.
او ترجیح می دهد غم درون چهره اش را زیر همان وسایل دخترانه اش پنهان کند.
باید دختر باشی تا بدانی اگر دختری موهایش را می بافد یعنی خیلی وقت است که خستگی او را در بر گرفته.
یا اگر دیدی که دختری با بی رحمی قیچی بر می دارد و قید موهایش را می زند
بدان خیلی وقت است که قید همه چیز را زده و موهایش آخرین دل بستگی اش به حساب می آید.
آری جانم
تو،
همین تویی که تمام شب ها غم هایت را
سیگار دود کرده ای،
و تمام شهر را با غم هایت هم قدم کرده ای.
نمی دانی که دخترکی تمام روز درد هایش را بغض می کند برای آخر شب.
تمام درد هایش را بغض می کند تا پایش که به رختخواب رسید
سرش را که زیر پتو پنهان کرد
بغض هایش سر باز کنند و تمام هق هق هایش را پتو به دهان بگیرد.
دختر بودن، سخت ترین کار دنیاست.
کاش لااقل این را می دانستی!
#روز_دختر_مبارک
#سمانه_ب
دکلمه صوتی تو خیلی چیزها را نمی دانی