مطالب ویژه
رمان عاشقتم دیوونه جلد ۲ به قلم حانیا بصیری

جلد دوم عاشقتم دیوونه به قلم حانیا بصیری

در ادامه جلد اول دیانا به وسیله سارا متوجه میشه که رادین چه کاری انجام داده و بر خلاف میل

باطنیش سعی بر فراموش کردن رادین داره، حالا باید ببینیم که آیا موفق به این کار میشه یا نه

 

این رمان به درخواست نویسنده رایگان شد میتوانید نسخه کامل و رایگان این رمان رو از لینک زیر دانلود کنید

www.romankade.com/1398/12/29/دانلود-رمان-عاشقتم-دیوونه-۲-نسخه-کامل/

 

قسمتی از رمان زیبای عاشقتم دیوونه ۲  :

ازاستاد اجازه گرفتم و برای فاطیما سری تکون دادم بااخم به گوشیم که شماره آرش روش خاموش روشن میشد

نگاهی انداختمو خاموشش کردم، تخته شاسی مو از روی میز برداشتم و ازکلاس خارج شدم ،حوصله ی هیچ چیزو نداشتم، هیچی…
کیفمو روی شونه ام انداختم و به سمت خروجی حرکت کردم،که یهو دیدمش جلوی درخروجی داشت قدم میزد،

از حرکت ایستادم و بهش خیره شدم آروم آروم اشک توچشمام جمع شد، خندیدم و به آسمون نگاه

کردم تا کنترل اشکام از دستم خارج نشه و غرورمو از اینی که هست داغون تر کنه،
-واقعا چطور تونستم شیفته آدم وقیحی مثله رادین بشم؟
هرچقدر بیشتر نگاهش میکردم بیشتر ازش متنفر میشدم و دوبرابر از خودم، خیلی دوست داشتم برم جلو و بگیرمش به باد فوش

اما لامصب از خودشم شرمم میشد، من چطور تونستم؟

رمان زیبای عاشقتم دیوونه ۲

نمیخواستم باهاش چشم تو چشم شم بخاطر همین چند دقیقه ای پشت در این پا و اون پا

کردم تا بره، اما انگار منتظر کسی بود،چون

همون جلو راه میرفت و قدم میزد، محوطه خارجی دانشگاه نسبتاً خلوت بود و کسی اون اطراف

نبود به جز دوسه نفری که سرشون

تو جزوه هاشون بود، از ایستادن خسته شدم ،از ظواهر قضیه معلوم بود قصد رفتن نداره،

آینه ام رو از داخل کیفم دراوردم و خودمو

توش نگاه کردم ، خداروشکر چشمام قرمز نبود اما صورتم خیلی غمگین و ناراحت معلوم میشد،

بااخم به تصویرم توی آینه خیره شدم و گفتم:
_اصلاً چرا من باید خجالت بکشم؟ هان؟ چرا من؟
عصبی آینه رو گذاشتم تو جیب مانتوم و با اخم از سالن خارج شدم،درحالی که به زمین نگاه

میکردم از پله ها پایین رفتم و به سمت

رو به رو حرکت کردم، حس کردم داره به سمتم میاد بخاطر همین سرعت قدم هامو بیشتر کردم، یهو صدا زد :
-خانم شهامت.
دندونامو روی هم فشار دادم و با عصبانیت حرکت کردم.دو سه بار دیگه اسممو صدا زد و

وقتی دید توجهی نمیکنم چیزی نگفت،

درست همون لحظه ای که فکر میکردم رفته یهو بند کیفم کشیده شد و ناخواسته به عقب برگشتم.

 

 

این رمان به درخواست نویسنده رایگان شد میتوانید نسخه کامل و رایگان این رمان رو از لینک زیر دانلود کنید

www.romankade.com/1398/12/29/دانلود-رمان-عاشقتم-دیوونه-۲-نسخه-کامل/

 

 

 

مشخصات کتاب
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    حانیا بصیری
  • صفحات
    471
اگر نویسنده این اثر هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • اشتراک گذاری
دیگر آثار
190 نظر
نظرات
  • اسرا
    20 تیر 1400 | 17:58

    توروخدا جلد سوم بزارید عالی بود

  • ندا
    18 تیر 1400 | 00:13

    جلو سوم خواهش میکنممم توروخدااا

  • Kosar
    19 خرداد 1400 | 04:58

    رمان خیلی جذابیه و لطفا جلد سوم رو بزارید

  • رها
    8 دی 1399 | 10:24

    خیلی قشنگ ولی چرا نصفه نیمس لطفا جلد سومش را هم بزارید ممنون میشم

  • زهرا
    5 دی 1399 | 12:52

    من خوندم رمانو عالی بود خودمم نویسندم اگه توی فصل سوم کمک خواستی درخدمتم از چند جا پرسیدم گفتن که فصل سوم نخواهد داشت

  • خخخخ
    23 آذر 1399 | 23:46

    سلام
    رمانتون عالیه
    چرا جلد سوم رو نمیزارینمن الان هم جلد اول و هم دوم را دو بار خوندم ولی جلد سوم نیس
    خواهشابزار ممنون

  • ناشناس
    22 آبان 1399 | 11:38

    آخرش خوب تموم میشعععع؟؟؟؟☹☹☹

  • بدون نام
    30 مهر 1399 | 14:07

    خواهشا زودتر جلد سومشو بزار خیلی جای بدی تمومش کردی
    قسمته حساسش بود

  • shima
    15 مهر 1399 | 19:03

    خیللللیی خوووب بودددد درواقعع عالیی بود…ولی کی جلد سومشو میذارید?..لطفا زودتر بذارینش..!

  • فادیا
    27 شهریور 1399 | 17:39

    بنظرم من متن این رمان خیلی جالب و زیبا بود واینکه من عاشق این رمان هستم و خیلی تلاش میکنم تا جلد سوم این این رمان راهم پیدا کنم

درباره ما
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
  • 09024084858
نماد اعتماد الکترونیکی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانهمیباشد.