وقتی مابرباد رفته هاکازابلانکارا ازاینجا تا ابدیت درنهایت بادرخشش ببینیم
میشویم مثل دیوانه ای که ازقفس میپردودرجادوی پارادیزوبرفراز آسمان برلین
اوج میگیریم وبرای رستگاری درشاوشنگ آماده می شویم دلم میخواهدبایک
پاپیون چشمان کاملا بسته سوارآخرین قطارگاندی ازپل رودخانه ی کاوای
تابلندی های بادگیر وجاده ماهلند به خاطر زیبای آمریکایی وزوربای یونانی به
جاده بزنم تا شکوه علف زار وشنیدن داستان عشق شاید نیمه شبی درپاریس
بایک راننده تاکسی دوست شوم واوداستان های آمیانه ای ازیک گاو خشمگین
بگوید ودرآوازی زیرباران من درتولدیک ملت خوب بد زشت را یادبگیرم دوست دارم
دربارانداز ازهمشهری کین بپرسم خانه دوست کجاست؟
وهفت دلاورکه خیلی شبیه هفت سامورایی هست به من بگویند زیرآفتاب سرخ مردی
که زیاد میدانست آخرین امپراطوربود یانه؟وآن وقت من با گام های معلق لک لک ازدشت
گریان به ایروان مخوف برسم وببینم ربکا از پنجره عقبی به سمت لورنس عربستان میرودومن
آهسته به احترام عاشقان فرهنگ وهنر این سرزمین آرام میگیرم ومی اندیشم و
می اندیشم ومی اندیشم ظالمان همه چیز را ازماگرفته باشندامیدهنوز پابرجاست
زندگان محکوم به امیدواری اندواین به پایدارنده ی حیات درپهنه عظیم زمان بوده است آرزومیکنمروزگارمان بهترباد…
دکلمه صوتی و زیبای درخشش امید
درصورت تمایل به همکاری با تیم صوتی سایت رمانکده نمونه کار یا دکلمه خودتون رو به ای دی تلگرامی زیر ارسال کنید :
@ROMAN_ADMIN
سلام واقعا زیبا بود خانوم حدیث نجفی،فقط چطور میشه این دکلمه رو دانلود کرد؟
با سلام حضور سرکار خانم نجفی، از اجرای خوبتون والبته متن زیبا و تنظیم مناسب موزیک متن و گویش لذت بردم درود بر شما
حمید محسن