دلربای من
هرچه بگویم از انتظار بوییدن عطر تنت کم گفتم
واژه ی عجیبیست این انتظار
فقط خبراز انتظار این دل لاکردار دارد و بس
دلتنگ است چه کند دیگر
هوایت که بزند به کله اش
نه طاقت دارد
نه آرام و قرار
آن وقت بی قرارِ قرارِ دستای توست
چشم هایم بی قرارِ بوسه های اَمن توست
دوست دارد چهاردیواری حوالی اش
آن چهارخانه های پیراهن مردانه ات باشد
و
نگهبان چهاردیواری ام حرم نفسهایت.
جانِ دلم، جهانم خلاصه می شود در آغوشت
میان همان دو دست مروانه و با هیبتت
سمفونی مورو علاقه ام می شود صدای بم دوستت دارم هایت میانه ی شب لای ابریشم موهایم
ای قشنگ ترین لحظه ی دنیای من
ای روزهای باهم بودنمان
زود برس که عجیب دلتنگم برای
اَمن ترین اَمن ممکنم
.
#حوری_طاهری
دکلمه صوتی عاشقانه دلربای من
شما که هستین ، نمیدانید با ما چه میکنید ، خدا میداند که توان و تحملش را نداریم بس کنید . چرا تا این حد عذابمان میدهید ، چه کردیم که مستحق این فشار شنکجه تدریجیه شما باشیم ، چرا انقدر سنگ دلین شما مگه خودتان دل ندارید که به دل دیگران حمله میکنید ، خدا میداند که ما چه میکشیم