می دانم. محکم که دیگر با تو نباشم.
حکمم را تو دادی،اما به کدامین گناه..
نمی دانم تو در حال رفتنی؟!.
به کجا می روی؟
فکر می کنی با رفتنت دیگر تمام می شود؟.
نه اشتباه می کنی، رفتنت را پایانی نیست تازه شروع می شودغم هجران،
رویای وصال دیگر از عشقت خبری نیست. خبری نیست تو را خریدند.
عشقم را فروختی،عشث را خریدند به چه قیمت بر حراجی قلبت!
چه کسی رقم آخر را گفت؟
فروش عشق در حراج قلب تو خنده دار است.
آیه سادات در خانواده نسبتا مذهبیه بدنیا آمده در این طی با پسری به نام علی
آشنا میشه پا روی اعتقادش می ذاره وبا علی دوست میشه طی دوهفته آشنایی
باهاش ازدواج می کنه ولی نمیدونه که شعله های این عشق آتشین چه بر سرش می آره….
رمان ثانیه های مرگ
چشمم رو از شیرآب می گیرم ودر آینه به سیمای بی روحم نگاه می کنم.
دستی روی تبخال گوشه ی لبم می کشم مسببش تحت فشار بودن شب قبل است.
دو دستم رو کنار هم می گیرم و بعد از پر آب کردن روی صورتم می پاشم.
شیرآب رو می بندم وبا حوله آب های چکیده از صورتم رو پاک می کنم،در سرویس بهداشتی
رو باز می کنم و به سمت آشپزخانه حرکت می کنم.
به سمت کتری می رم وچایی در لیوان مخصوصم می ریزم، دو تیکه بیسکویت از روی میز
بر می دارم و برای آماده شدن به اتاق می رم و در همون زمان صبحونه مختصرم رو میل می کنم.
لیوان رو روی میز تحریر می ذارم وبرای انتخاب لباس به سمت کمد می رم یک دست لباس ساده
اما مرتب بر می دارم وخیلی سریع می پوشم،با صدای زنگ خوردن موبایل حواسم رو جمع می کنم
دست درازمی کنم و از روی میزبغل تخت خواب می گیرمش.
به اسم سپیده که روی صفحه ی گوشی خود نمایی می کنه لبخندی می زنم این دختر چقدر مهربون بود!
-الو.
-سلام صبح بخیر،خوبی؟
-صبح توهم بخیر،خوبم خداروشکر آفتاب از کدوم سمت دراومده تو صبح به این زودی بلند شدی؟
-از سمت شرق در اومده،هنوز نرفتی؟
خنده ی می کنم و جوابش رو می دم:
-نه هنوزنرفتم.
[pdf-embedder url=”https://www.romankade.com/wp-content/uploads/2018/12/ثانیه-های-مرگ.pdf” title=”ثانیه های مرگ”]
عالی بود نویسنده جان
عالی بود عشق جاااان
جانان دلخیلی دوست داریم بهترین بود
عااالی بود نویسنده جاااااانم
Perfect
خیلی قشنگ بود حیف که زود تموم شد…..
ایول بهاره جان.
رمان خوبی بود ولی خیلی سریع همه چیز رو پیش برده بود.
واقعا خوب بود. با اونکی رمانش فرق می کرد.
موفق باشی عزیزم
وااااقعا زیباست……حتما بخونیتش
واااای واقعا عالللیه اصلا موضوع وقلمش با اونکی رمانش فرق میکنه….نخونی از دستت رفته