دانلود رمان قسم به عشق

دانلود رمان قسم به عشق به قلم زیبای فاطمه سودی

#قسم_به_عشق
به قلم: فاطمه ســــــــــودی
#عاشقانه_همخونه_ای_اجتماعی

هاتف پراز خشم…… پراز عصیان….. پراز انتقام به رزا نزدیک میشه و در برابر چشمان متحیر همه رزا رو عقد میکنه.

اما رزا که عاشق انترن و پزشک جوان بیمارستانه قسمی میخوره به درازنای ابدیت…… قسم به عشق جاودانش…….. قسم به عشق تابناک قلبش…..

و #قسمی_که_درخانه_هاتف_ماندگار_نخواهد_بود_و_همانگونه_با_دخترانگی_وجودش_باز_خواهد_گشت

اما بعداز وارد شدن به خانه ی #هاتف_گودزیلا تازه رازها برملا میشه و رزا می فهمه هاتف در تمام مدت #عشقی بوده نایاب و دور از دسترس……….

عشقی پراز مهر……. عشقی پراز سکوت……. عشقی سرشار از شکست که پدر رزا باعث اون بوده و ……..

سیرمونی از رمان در کار نیست. امتحان کنید

تذکــــــــــر و اخطار:

هرگونه استفاده از جلد و متن کتاب به صورت زیراکس، بازنویسی، ضبط کامپیوتری، تهیه CD، نمایشنامه، فیلم¬نامه و استفاده

در سایت¬های مختلف بدون اجازه کتبی ناشر و مؤلف ممنوع است و در صورت مشاهده از متخلفان به

موجب بند۵ از ماده ۲ قانون حمایت از مؤلفان، مصنفان و هنرمندان تحت پیگرد قانونی قرار می¬گیرند.

قسمت اول

تمامی نوشته ها و رمانهای  فاطمه سودی

قسمتی از این رمان زیبا :

{عزیزان خواننده، رمان کاملا واقعی بوده شخصیتهاش در قید حیات هستند}

بیحال و با قلبی گرفته از کیفم شیشه ی قرص خواب رو درآورده با حسرت تمام نگاش کردم. لبخندی تلخ روی لبام نشست. چقدر

دلم میخواست همه شو یکجا بخورم و خودمو خلاص کنم……. خلاص از این زندگی که هیچ به کامم نگشت……

خلاص از این زندگی که فقط مصیبتهاش مال من بود….
با چشمان سوزانم از ماشین نگاهی به جاده انداختم که راهی شیراز بودیم. همه جا درنظرم مه آلود بود و گرفته…..

همه جا تیره و تار بود…… و چه هماهنگ بود با دل من….
دستی به چشمام کشیدم بلکه عذابشون کم بشه. لحظه ای فکر کردم: با خودت چه کردی رزا!!!!!! چرا سرنوشتت رو اینجوری بهم ریختی!!

یعنی میتونی باور کنی پیشونی نوشتت اینجوری رقم خورده باشه؟
از گوشه ی چشمم نگاهی به هاتف انداختم که در سکوتش رانندگی میکرد.
توی دلم داد زدم: خدایـــــــــــــــا این کیه…

لینک این رمان بدلیل تایید گرفتن برای چاپ برداشته شد برای نوینسده عزیز آرزوی موفقیت میکنیم