نمیدانم عشق چه شکلی است…
نمیدانم چه نماد و مظهری دارد….
اما شاید عشق….
گریهی عاشق دلشکستهای در اوج شب باشد.
یا شاید عشق…
نگاه منتظر یک مادر برای یه آغوش کشیدن فرزندش باشد.
یا شاید اصلا عشق…
اجابت آرزوی بندهی دلداده در نیمهی شب باشد.
اصلا بهتر است بگویم هر چیزی میتواند عشق باشد فقط باید به قول سهراب؛
“چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.”
شاید اصلا عشق همین، جور دیگر دیدنهای ساده باشد.
م.طالع(سرنوشت)
دکلمه صوتی جدید گریه ی عاشق