شک ندارم به تو اما به خودم شک دارم..
که از این عشق به اندازه ی تو سرشارم؟
تو که اشعار مرا با دل و جان می خوانی
دل و جانی، دل و جان در همه ی اشعارم
شده از بغض گلویم متراکم امشب…
رعد و برقی بزند تا به سحر میبارم
در خورت نیستم اما تو چنانی که تو را…
نتوانم به کسی غیر خودم بسپارم
تو به تکرار مرا می طلبی، می رانی
شاعری در من و من زنده از این تکرارم
هر چه اقرار نمودم وَ به هر گفتاری…
کردی اقرار که این است، همین اقرارم
دست بردارم از این عشق؟! محال است محال
بی تو از زندگی و شعر و غزل بیزارم
با تو میسوزم و در چشم تو جان خواهم داد
من از این شوق فقط در دل شب بیدارم
حافظا فال مرا پیش کسی فاش نکن…
چونکه بسیار خوشم با گل ِ در منقارم
#فرهان_محمدی
#شک ندارم به تو اما…
دکلمه صوتی شک ندارم ب تو اما…