به تو که فکر می کنم، خیال بوسیدنت گریبانم را می گیرد..
اما…نیستی و من این لبهای داغ حاکی از نبودنت را به رویای بودنت نزدیک میکنم…
میدانی مزه ی این بوسه رویایی چه قدر تلخ است؟
نه نمی دانی، پس بگذار من برایت بگویم…
مثلِ کابوسِ هر شب من می ماند که در ازدحام این شهر، دنبال تو می گردد
پیدایت می کنم
همانند دیوانه ها می خندم
خوشحالم…
در آغوشت می گیرم
وصبح که چشمانم را باز می کنم، گرداگرد این خانه را طی می کنم، نیستی و
همه تبدیل به زهر می شوند…
#نگین_شاهین_پور
دکلمه صوتی خیال بوسیدنت