به اعتقاد المیرا نجاتی برای لمس واژه ی خوشبختی در زندگی باید دو قاعده رو رعایت کرد اول رضایت پدر مادر و دوم زندگی با عشق اما به
علت اینکه المیرا هیچ وجه تشابهی با پدر مادر نداره این دو قاعده در مقابل همدیگر قرار میگیرند و المیرا مجبور به نقض قاعده ی عشق میشه
اما صفحه ی زندگی اش جوری ورق میخوره که المیرا با سهیلی که سالها عشق یک طرفه به المیرا داشته رو به رو میشه…
حال المیرا در بحرانی ترین انتخاب زندگی اش گیر افتاده که با انتخاب سهیل و با عشق یک طرفه اون به خوشبختی برسه یا زندگی بدون عشق رو ادامه بده…
دانلود رمان لمس واژه خوشبختی با نقض قاعده عشق
داشتم جیغ میکشیدم اما صدام در نمیومد، میخواستم تکون بخورم اما نمیتونستم
انگار یکی نشسته بود روی قفسه ی سینه ام، به زور چشمامو باز کردم، خیس عرق بودم، یه نفس عمیق کشیدم.
صدای مامان بود که نذاشت کابوس های تکراری هرشب این چند ماه اخیر رو دوباره ببینم، کابوس هایی که هرشب امیرمحمد رو ازم میگرفت،
امیرمحمدی که تو رویاهای دخترانه ام همیشه کنارم بود، مرد رویاهای من .
با صدای دوباره مامان که رو به روم نشسته بود حواسم به محیط جلب شد
مامان_ خدا سایه امیرمحمد رو از رو زندگیمون برداره که هرچی مشکل و اعصاب خردی تو خونست بخاطر وجود اون پسرست
_مامان! اول صبحی بزار چشمامو باز کنم بعدا شروع کن
مامان_ آره، راست میگی! منم که با جیغ و اسم امیرمحمد بیدار شدم و شروع کردم به گریه کردن
_مامان! خواهش میکنم
لینک دانلود رمان حذف شد