مطالب ویژه
دانلود رمان عاشقانه و جالب آرزویم کن

دانلود رمان آرزویم کن به قلم ا اصغر زاده

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

رمانِ آرزویم کن
اثری دیگر از آسـمان
خالق اثرهایِ:
“دل‌من_تمنا_عشقت‌براے‌من_خواستنی‌از‌جنس‌گناه_آواے‌پشیمانے_پناهم‌باش_آرامشے‌از‌جنسِ‌بغض_بوسه‌ی‌تیغ”
حالا با رمانے سراسر عاشقانه همراهتونم.

آیسو یک اسمِ ترکی هست که معنیش به فارسی میشه(ماه و آب)

“آیسو دختری مغرور که در اروپا به دنیل آمده و بعد از سالها به همراهِ

پدرومادرش به ایران برمیگرده و تویِ باغِ بابابزرگش با دوستِ عمویش آشنا میشه که همین آشنایی باعثِ تغیرِ زندگی‌اش میشه و…
عشق!عشقی آغشته به غرور!
دختری ۱۸ساله و پسری ۳۰ ساله،حکمِ اصلیه داستانِ ماست…آیا این عشق به سرانجام میرسد یا نه؟!
امیدوارم از خوندشِ لذت ببرید.

این رمان پیش از این بصورت فروشی ارائه شده بود که بعد از درخواست نوینسده هم اکنون میتوانید رایگان بصورت کامل دانلود فرمائید . حتما نظراتتون رو با ما در میان بزارید

 

پیشنهاد ویژه ما از نویسنده این رمان :

 

دانلود رمان حس پنهان چکاوک به قلم ا.اصغرزاده

دانلود رمان آرزویم کن

خلاصه :

 

آرزویم کن!
در نگاهت چیزی‌ست
که نمیدانم چیست؟
مثلِ آرامشی بعد از غم
مثلِ پیدا شدنِ یک لبخند
مثلِ بویِ نم بعد از باران
در نگاهت چیزی‌ست
که نمیدانم چیست؟
من به آن محتاجم
آرزویم کن!
#ا_اصغرزاده(آسمان)

 

قسمتی از رمان :

بسم‌الله‌الرحمان‌الرحیم

با صدایِ مهمان‌دار که میگفت واردِ مرزِ ایران شده‌ایم،شالِ طوسی‌آبیم را رو سرم کشیدم هرچند

بی‌فایده بود چون موهایِ طلایی رنگم که از پشت بافته بود و از جلو یک تکه‌اش رو صورتم بود،کامل پیدا بود.
کلافه رو به مامان غر زدم:-پس کی میرسیم؟کلافه شدم!
مامان موهایِ هایلایت شده‌اش را مرتب کرد و گفت:-چی‌شد تا دیروز که نمیخواستی بیایی ایران،حالا غر میزنی که چرا نمیرسیم؟
دستهایم را بغل کردم و گفتم:-حالا که مجبورم کردید،چاره‌ای ندارم!
مامان چپ‌چپی نگاهم کرد و دوباره خیره‌ی مجله‌ی مدی که تو دستش بود شد.
بگذارید کمی از خودم بگم.
من آیسو آزادمنش که تو اروپا به‌دنیا آمدم،به گفته‌ی مامان بیست سال پیش که مامان بابا به هم

علاقه مند شدند مامانِ بابا که یک زنِ اشراف زاده بوده با این ازدواج مخالفت میکند چون مامان یک

دخترِ تنها بود و گاهی بخاطرِ پول و برایِ نظافت به خانه‌ی مامان بزرگ میرفت،مامان بزرگ مامان را

در شأنِ پسر و طایفه‌اش نمیدانست…تا اینکه بابا بدونِ اطلاع مامان بزرگ مامان را عقد میکند و با

ارثیه‌ای که بابابزرگ برایش میدهد با دوستِ صمیمی‌اش تو اروپا شرکت میزنند.
حالا بعد از سالها که بابا فقط با بابابزرگ و عمو سامان در ارتباط بود متوجه حالِ وخیمِ مادربزرگ

میشود تصمیم به برگشت میگیرد،هرچند من راضی نبودم دلم میخواست همان جا میماندم و ادامه

تحصیل میدادم اما خب حیف،مثلِ اینکه سفرمان به ایران برایِ همیشه هست.
خیلی دلم میخواهد عمو سامان را از نزدیک ببینم،همیشه از طریقِ ایمل و چت و ایمو باهم در ارتباط

بودیم ولی خب بازم دلم میخواهد از نزدیک ببینمش.
به ساعتِ رو دستم نگاهی انداختم نزدیکِ دوازده ظهر بود زیر لب”لعنتی”زمزمه کردم و سرم را رویِ

شانه‌ی مامان گذاشتم و چشمهایم را بستم.

سایر رمان های ا_اصغرزاده(آسمان) :

دانلود رمان حس پنهان چکاوک به قلم ا.اصغرزاده

دل من ا.اصغر زاده

پناهم باش ( جلد دوم آوای پشیمانی) نوشته  ا.اصغر زاده

بوسه‌ ی تیغ نوشته  ا.اصغر زاده

عشقت برای من نوشته  ا.اصغر زاده

 

 

رمان هایی که به درخواست نویسنده ها بصورت رایگان در اختیار شما عزیزان قرار گرفت :

رمان اشک نقره ای به قلم شکیبا پشتیبان

دانلود رمان آوای نگاهت به قلم زهرا علیپور

رمان نگار به قلم زهرا رضایی

دانلود رمان رفت اما این پایان نیست

 

نسخه انلاین بدون نیاز به دانلود این رمان :

 

[pdf-embedder url=”https://www.romankade.com/wp-content/uploads/2018/04/آرزویم-کن.pdf” title=”آرزویم کن”]

مشخصات کتاب
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    ا_اصغرزاده
  • صفحات
    318
لینک های دانلود
اگر نویسنده این اثر هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • اشتراک گذاری
دیگر آثار
با عرض پوزش محتوایی جهت نمایش وجود ندارد !
22 نظر
نظرات
  • ……
    11 آذر 1402 | 22:01

    عزیزان کامل این رمان
    داخل کانال تلگرام
    هست
    برای خواندن به آیدی زیر مراجعه بفرمایید
    https://t.me/Wishable_3809

درباره ما
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
  • 09024084858
نماد اعتماد الکترونیکی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانهمیباشد.