گاهی وقتا زندگی وادارت میکنه تا اتفاقات غیرممکنی رو تجربه کنی همه چیز خوب بود شایدم اینطور به نظر می رسید
یا نه بزار اینطوری بگم همه چیز از اون نامه شروع شد هرچی بیشتر به حقایق نزدیک میشدم بیشتر وارد منطقه ممنوعه میشدم
هرچقدرم برام دردناک بود اما من سعی کردم با نبودش کنار بیام مجبور بودم کنار بیام…ولی با انتقام نگرفتن اصلا…
کلافه از هیاهو و شلوغی مهمونی نگاهی به بابا انداختم که مشغول صحبت با دوستاش بود
پایین لباسمو گرفتم و به سرعت از میون جمعیت مهمونا رد شدم و به سمت بالا رفتم روی پله سوم بودم که کسی صدام کرد
برگشتم عقب اول نگاهی به بابا انداختم که هنوز مشغول صحبت بود بعدم به پسری نگاه کردم که زل زده بود به چشمام و با لبخند نگاهم میکرد
سرمو تکون دادم و گفتم:بله؟
لبخندی زد و گفت:میشه چند لحظه صحبت کنیم؟
خواستم جوابشو بدم ولی با دیدن بابا که به ساعتش نگاه میکرد
هول کردم و با یه عذر خواهی به سمت بالا رفتم امیدوارم بابا این غیبتم و متوجه نشه دیگه خسته شدم از مهمونی و جشن
نگاهی به اتاق آریا انداختم اونم مثل من از مهمونی بدش میومد حتما بدون جلب توجه تا اتاقش اومده چون اگه بابا ببینه حتما نمیزاره آریا بالا بمونه
نگاهی به اطرافم انداختم و خودم و انداختم توی اتاق کفشام و در آوردم و پرت کردم یه گوشه وای پام داشت میشکست
روی تخت نشستم و پشت پامو ماساژ دادم
کاش سهیلا بود تا میگفتم یکم ماساژم بده ولی الان وقتش نیست فعلا باید همینجا بمونم تا این مهمونی زودتر تموم بشه…
روی تخت دراز کشیدم موهای به پشت بسته شدم با اون همه گیره بدجوری داشت اذیتم میکرد
کلافه روی تخت نشستم
الی بود
اخه چراااااا
چذا سامیار مرد
من خیلی با رمانتون گریه کردم خیلی
خواهش میکنم بگین جلد دوم رمان کی میاد
ممنون از رمان خوبتون
سلام..
ببخشید جلددوم رمان کی میاد؟؟
توروخدا ج بدین
میشه بگید فصل دومش اومده یا نه??
خیلی مشتاق هستم بدونم اخرش چی میشه..
نازنین خیلی مشتاقم باهات حرف بزنم
لطفا اگه پیجی داری بهم معرفی کن
ممنون
سلام من تقریبا۸ یا ۹ ماه هست که منتظر رمان شمام
خیلی خوب بود ولی سامیار … کاش نمیمرد
عشق منم سامیاره اسمش با خوندن رمان به حدی گریه کردم که انگار دور از جون اونو از دست دادم
بهرحال خسته نباشید اینم نظر من
سلام خانوم رسولی من با خوندن رمان شکه شدم و خیلی زیاد گریه کردم
میتونم بگم ۷۰ درصد شبیه زندگی من بود ….. این ایده چطور به ذهنتون رسیده؟
زندگی من هنوز تموم نشده ولی دوس دارم اخر زندگی آوینا رو بدونم…
لطفا خوب تمومش کن….. شاید برای منم خوب تموم شد…..
ممنونم…….
نازنین (برگشته از یه جای دور)
یاعرض سلام
فصل دوم رمان کیه میادخیلیوقته منتظریم
سلام خیلی رمان قشنگی بود ولی آخرش خیلی تلخ بود خیلی گریه کردم 🙁
سلام ، ببخشید عزیزم میتونم بدونم کى بالاخره جلد رمانت میاد اخه خیـــلى مشتاقم بقیش رو بخونم و بگم که رمان حرف نداشت و عالى بود