مطالب ویژه
دانلود رمان جدید و عاشقانه کالی

دانلود رمان کالی به قلم پریسا نعمت الهی

درد به استخوانم رسیده، اما هنوز خودم را نباخته‌ام و روزگار را زندگی می‌کنم، خودم را به بی خیالی می زنم و انقدر می خندم که سرم از آن همه حماقت هایی که کردم درد می گیرد. تنها که می شوم زنی مدفون در من سر از زیر گور بی خیالی هایش بیرون می‌آورد، تو را از پس ذهنش بیرون می‌کشد، و درست مقابلش می‌نشاند، به چشمانت خیره می‌شود، بدون حرف، بدون گلایه شاید هنوز هم برق نگاهت او را می‌ترساند، شاید هم دلش شور کس دیگری را می زند…

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

نون سوگند به قلم و آنچه مى‌نویسد.

مقدمه:

حس و حالی که من دارم، اسم خاصی نداره و تو
هیچ مکتبی قرار نگرفته، حسیه بین تنهایی و بی کسی!
اگه می‌تونستم از این گمشدگی خلاص شم،
بدون شک بی‌کسی رو انتخاب می‌کردم بی‌کسی
خیلی صادقانه تره، اما تنهایی نه؛ تنهایی مدام این فکر رو
می‌اندازه تو سرت که شاید کسی از راه برسه…

 

قسمتی از رمان :

هر سال زمستان به این سردی بود، یا از آن موقع که تو رفتی گرما با ما غریبگی می‌کند؟
فقط خدا می‌داند که چه قدر برای صدایت، بوی تنت، یک لحظه در آغوش کشیدنت دلتنگم.
زود بود برای رفتنت. پروا و پندار هنوز خیلی کوچک اند برای یتیم شدن؛ پدر از وقتی رفته ای تازه فهمیده‌ام یتیمی که می‌گویند چیست.
یتیمی یعنی اشک چشم که هیچ وقت خشک نمی‌شود و دلی که هیچ وقت شاد نمی‌شود.
هنوز باور نکرده‌ام که برا همیشه رفته ای، مگر می‌شود؟!
کف دستانم که از شدت سرما قرمز و خشک شده را روی سنگ قبر می‌کوبم و داد می‌زنم:
-بلندشو، بابا بلند شو بریم. ببین دست هام رو، ببین چه سرده. آخه مگه اینجا جای خوابیدنه؟ شیرین بانوت تو خونه منتظره بلندشو بریم تا خودت ببینی، تو این مدت، بعد رفتنت مامان چقدر پیر شده.
سر روی سنگ قبر سرد گذاشتم.
-ما رو دوست نداشتی. به خاطر مامان می‌موندی بابا.
نمی‌دانم چقدر زار زدم، چقدر فریاد کشیدم، گله کردم، مگر چقدر حرف در دلم بود که حالا که به خود آمده بودم، خورشید غروب کرده بود!
سکوت قبرستان آن هم در این فصل و باد سردی که از روی تنم می‌گذشت. دست به دست هم داده بودند، برای فراری دادنم.

 

 

رمان کالی

 

[su_note note_color=”#3e44a2″ text_color=”#ffffff” radius=”11″]دانلود این رمان از طریق بارکد خوان[/su_note] [

[su_qrcode data=”https://www.romankade.com/wp-content/uploads/2019/02/کالی.pdf” title=”دانلود از طریق بارکد خوان”]

[su_note note_color=”#3ea23f” text_color=”#ffffff” radius=”11″]مطالعه این رمان بدون نیاز به دانلود[/su_note]

[pdf-embedder url=”https://www.romankade.com/wp-content/uploads/2019/02/کالی.pdf”]

مشخصات کتاب
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    پریسا نعمت الهی
  • صفحات
    665
لینک های دانلود
اگر نویسنده این اثر هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • اشتراک گذاری
دیگر آثار
با عرض پوزش محتوایی جهت نمایش وجود ندارد !
16 نظر
نظرات
  • پریسا
    26 اسفند 1397 | 12:14

    سلام گلی حقداری اما ۴ سال بعد درس پناه تموم نشده بود همچنان دانشگاه می‌ رفت و در کنارش توی مطب دندون پزشکی دستیار بود. اگه یادت باشه وقتی داشت به همراه ژیکان می رفت تهران تاکید کرد که پس مطب چی میشه دانشگاهم چی.
    اما کلاً خیلی خوشحالم که پسندیدی❤

  • Pardis
    25 اسفند 1397 | 01:51

    دندانپزشکی عمومی هم ۶ ساله، ولی تو داستان ۴ سال گذشته بود، تخصصش هم سه سالهالبته اینا همش حاشیس خود داستان جذاب بود ممنون ولی به هرحال جزئیات داستانو پخته تر میکنه

  • پریسا
    24 اسفند 1397 | 00:05

    سلام دوستان ممنون بابت نظراتتون شما لطف دارید اما در جواب دوست گلم که گفته بودن پزشکی عمومی ۷ ساله باید بگم که پناه داشت تخصصشو تو دندون پزشکی می گرفت و اون دوستی که گفته بودن دانلود نمی شه متاسفانه من نمی دونم چرا اما آیدی تگراممو میذارم اونجا پیام برام بفرستید تا فایلشو براتون ارسال کنم یا اینکه تگ چنل رمانای آنلاینمو میذارم تو اون کانالای هم فایل این رمان رو می تونید پیدا کنید parpar7567@

    romanparpar@
    kaliroman@

  • zahra
    22 اسفند 1397 | 23:33

    عالی نفسین ولی نمیدونم چرا دانلود نمیشه فقد باید بطور انلاین بخونم ک اونم تا چهار صدتا میره

  • Pardis
    19 اسفند 1397 | 11:21

    خیلی قشنگ بود ممنون. فقط اینکه پزشکی عمومی ۷ساله‌ها

  • نسیم
    6 اسفند 1397 | 15:25

    خیلی رومان قشنگی بود مرسی از نویسنده عزیز

  • پریسا
    5 اسفند 1397 | 21:06

    از دوستانی که منت سر من گذاشتن و رمانم رو خوندن کمال تشکر رو دارم و اما دوستانی که لذت بردن و برام پیغام گذاشتن واقعاً خوشحالم کردن و انگیزه‌ای بهم دادن برای بهتر شدن

  • Mahsa
    27 بهمن 1397 | 14:38

    عالی بود فقط قسمت اخرش بهم ریخته شده

  • Mahbob
    25 بهمن 1397 | 00:38

    رمان عالیی بود ممنون از نویسنده عزیز

  • Mahbob
    25 بهمن 1397 | 00:30

    عالی بود ممنون از نویسنده عزیز

درباره ما
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
  • 09024084858
نماد اعتماد الکترونیکی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانهمیباشد.