آدمی بودکه برای خواستنش؛
هزارمَن بودن؛زیرسوال رفت…
تمامی سوال شدن هایم راکسی جزمن پاسخ گونبود!
حتی غروری هم نبود؛که برای جواب هایم داوری کند!
چه شکستن دردناکی!
می خندم وبرای خندیدنم بهانه ای ندارم…
بهانه ای برایم نماند.
به امیدکدامین دلخوشی؟ لب به خنده بچسبانم.
نه ازآدم رویاهایم خبریست ونه ازروزگارخاطراتم.
بگذاربرودهرچه راهم که بُردحلالش باد.
اما نه آن دل…
دلم راساده بخشیدم که پایمالش کرد.
راسی تاوان دل شکستن چیست؟
تو که جان بخشیدی شکستنش راهم بگو.
من که جان حساب رسی ندارم.
به کدامین داشتن محبتش دلخوش بخشیدن باشم؟
نخواهم گذشت؛ نه ازآن دلی که شکست
ونه آن که مرابه شکستن غروروادارم کرد.
نوشته ی : #نداسلیمی🖊
گوینده: #شعله_آزاد 🎤
دکلمه صوتی دلخوشی