مطالب ویژه
داستان کوتاه پدری نارنجی پوش

داستان کوتاه پدری نارنجی پوش به قلم آریانا عاشوری زاده

روزی دختری دست در دست پدر مهربان و زحمت کشش به سوی مغازه با خوشحالی حرکت می کرد، دختر شیرین زبانی می کرد و گل می گفت

گل می شنید و لبخند روی لب پدرش هر لحظه پررنگ تر می شد، همین گونه که باهم قدم می زدند ناگهان دخترک چشمش به متنی خورد که

روی دیوار با اسپری سیاه رنگ نوشته شده بود: شهر ما خانه ی ما شهر داری نوکر ما.
قطره اشکی درون چشم های درشت و بادومی اش حلقه زد، پدر نگاهی به دخترش انداخت و در مقابل پای او زانو زد و با دست های پینه بسته اش

اشک های دخترش را پاک کرد دخترک دست پدر را گرفت و بوسه ای رویش زد و پدرش را در آغوش گرفت و گفت: بابا جون یعنی تو نوکری؟
و با این جمله ای که گفت اشک هایش بیشتر شروع به جاری شدن و قطره های اشکش لباس پدر را خیس می کردند.
پدر لبخندی زد و گفت: دختر خوشگلم ما برای پاکیزگی شهر کمک می کنیم، ما باعث تمیزی این شهر می شیم، این ها اصلا نمی تونن این شغل

رو درک کنن به این شغل احترام نمی ذارن به نظر من کارگر شهرداری بودن لیاقت می خواد من نوکر نیستم این شغل منه و من عاشق خدمت به مردمم.
دخترک بار دیگر با شادی و خوشحالی به آغوش پدر هجوم برد و گفت: بابایی خیلی دوستت دارم!
پدرش دست نوازشی روی سرش کشید و گفت: من بیشتر.
چند لحظه بعد در همان مسیر در کنار میوه فروشی، یک مرد جوان پوست موزی را به روی زمین انداخت پیرمردی هم از همان مسیر در حال عبور

بود و در جلوی پایش پوست موز افتاده بود، فقط چند ثانیه مانده بود که پا روی پوست موز بگذارد که پدر دختر سریع پوست موز را برداشت و در سطل زباله

انداخت، با این کار، پیرمرد بسیار او را تحسین کرد و گفت: خیلی ممنون پسرم، اگه این کار رو نکرده بودی، الان معلوم نبود من چه حال و روزی داشتم

ممکن بود دست و پام بشکنه، خدا خیرت بده آرزو می کنم تو زندگی همیشه صحیح و سلامت باشی و به هرچی می خوای برسی.
دختر وقتی دید پیرمرد چقدر پدرش را تحسین می کند فهمید چقدر این شغل با ارزش است.
هر روز بعد هر که از آن مسیر عبور می کرد زیر آن جمله،‌ جمله ای توجه اش را جلب می کرد که با اسپری قرمز رنگ و با خط بچه گانه ای نوشته شده بود:

پدر من نوکر نیست…!”
آریانا عاشوری زاده

اگر نویسنده این اثر هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
0 نظر
نظرات

درباره ما
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
  • 09024084858
نماد اعتماد الکترونیکی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانهمیباشد.