او فصل زیبای پاییز را خیلی دوست دارد.
وقتی برگ درخت ها رنگارنگ می شود، سارا می گوید طبیعت خیلی زیبا شده است.
در فصل پاییز، برگ درخت ها کم کم زرد، نارنجی،قرمز، و قهوه ای می شود و می ریزد و تمام کوچه ها و خیابان ها پر از برگ های رنگی می شود.
سارا دویدن روی برگ درخت ها را خیلی دوست دارد او از صدای خش خش آن ها لذت می برد. سارا با جارو و خاک انداز برگ های حیاط خانه شان را جمع می کند و داخل باغچه می ریزد تا به کود گیاهی تبدیل شود.
سارا می داند در فصل پاییز پرنده دسته دسته به سرزمین های گرمسیر می روند.
او می داند به این کار پرندگان کوچ می گویند.
ارا از دیدن دسته ی پرنده ها که با سر وصدای کوچ می کنند، لذت می برد.
و احساس می کند پرنده ها هنگام کوچ کردن همگی با او خداحافظی می کنند او هم با خوش حالی برای آن ها دست تکان می دهد و می گوید:به سلامت. وقتی سارا با پدر و مادرش به گردش می رود، همیشه یک چتر و لباس گرم با خودش بر می دارد، چون می داند در فصل پاییز هوا ناگهان ابری می شود و باران می بارد و باد سرد می وزد.
…