مطالب ویژه
داستان حوالی اسفند ماه

داستان کوتاه حوالی اسفند ماه

کلاه هودی را بیشتر روی سرش کشید تا زیر رگبار باران خیس نشود.
سیگار لای انگشتش بود و فکرش هزار سو پرسه میزد.
دوسال پیش؛حوالی اسفند ماه؛اولین دیدارشان در خیابان انقلاب.
قبل از آن روز،به عشق در یک نگاه اعتقادی نداشت.
هر که را میدید که از عشق میگوید و درد دوری،با تمسخر میگفت:
-عشق کجا بود؟عشق واقعی وجود نداره!
اما آن روز تمام معادلات ذهنش به هم ریخت.
در یک لحظه،وقتی نگاهش در چشمان رنگ شب او گره خورد.
وقتی به خودش آمد،او بود و پیاده روی خالی و سیگار،و قلبی که دیگر آن تپش سابق را نداشت.
امشب هم جزو همان ش بهایی بود که یاد چشمانش،خواب را از تنش ربوده بود.
اما اینبار فرق داشت!
یک فرق اساسی!
-امشب دیدمت.بعد سه هفته.دلم برات تنگ شده بود!
آرام خندید:
-آخه میدونی،من به این تنهاییا عادت ندارم.به این نبودنات،ندیدنات.
نمیدونم چرا همه اصرار دارن که منو تو رو از هم دور کنن.
بابات میگه چون پول ندارم نمیتونم خوشبختت کنم.
میگن ما به درد هم نمیخوریم.
اما،اونا که نمیفهمن عشق چیه.
عاشقای چطوریه.
عشق با همین تفاوتاشه که قشنگه.

دستش را آرام روی سنگ سرد کشید.
-راستی،خونه ی جدیدت مبارک!
ولی یادت باشه؛تو جرزنی کردی.
قرار بود با هم خونمونو انتخاب کنیم.
با هم بریم و توش زندگی کنیم.
اما تو تنها تنها رفتی.رفتی و من موندم و یه دنیا خاطره که هرشب باهاشون صدبار جون میدم.
اینبار صدایش لرزید.بغضش بعد چندین ماه هفته دوری،کنار یار شکست.
-هرشب صدبار از اولین روزی که دیدمت تا آخرین دیدارمون از جلو چشام رد میشه.
و من هربار جون میدم با یادآوری این داستان تلخ تکراری.
داستانی که تهش خوب تموم نشد.
به هم نرسیدیم.تو رفتی و منو جا گذاشتی.
ولی بدون این تهش نیست .
منو تو اینجا نه،ولی اون دنیا مال همیم.
بهت قول میدم.تو مال منی!
به اسم زیبایش که بر روی سنگ قبر مشکی هک شده بود،خیره شد.
به یاد تمام ش بهای دلتنگ یاش،سر بر روی سنگ قبر گذاشت و آرام گریست.
و باز هم خاطرات بودند که در گوشه گوشه ی ذهنش،حکمرانی میکردند و درد دوری را عمیق.
از همان روز اول دیدار.از حوالی اسفندماه،تا آخرین دیدار با یار!
پایان
اینستاگرام نویسنده: @m.a.h.d.i.s.84

اگر نویسنده این اثر هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
1 نظر
نظرات
  • sogand
    3 مهر 1400 | 19:11

    عالی بود

درباره ما
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
  • 09024084858
نماد اعتماد الکترونیکی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانهمیباشد.