یه دختر شر و شیطون یه روز که قرار با دوستاش بره بیرون که به طور اتفاقی با یه پسری برخورد میکنه که اون پسره یکی از بهترین دوستای برادرشه اما خبر نداره که این اخرین برخودشان نیست….
یه دختر شر و شیطون که مث نسیم بهاری لطیفه
یه پسری پسره مغرور که مثل سنگه و غیر قابل نفوذ
نوع رمان =عاشقانه/کلکلی/طنز
نام رمان=اقای مغرور من خانم لجباز من
به قلم a.h=
امروز صبح با صدای زنگ گوشیم از خواب بیدار شدم گوشی رو از روی میز کنار تختم برداشتم یه نگاه به صفحش انداختم دنیا بود بابی حوصلگی جوابشو دادم…
دنیا=سلام کیانا خوبی
+اگه تو گذاشتی من یه دفعه بگیرم بخوام
دنیا= من و بگو که به فکر توئم
+خب حالا بنال ببینم چی کار داری
دنیا=نه شما برو به خواب برس
+اه دنیا بگو دیگه
دنیا=من ورها می خوایم بریم بیرون میای
+اره کی میرین
دنیا= یک ساعت دیگه
+اها باشه کار نداری
دنیا=نه خداحافظ
فصل دوممممممممممم
لطفا فصل دوم هم بزارید
وای خدا مندارم میمیرمچرا اخرش اینجوری بود چرا اونکار رو با پویا کرد مگه ارشا بهش چی گفت اونا که همودوست داشتن بیچاره پویا خدا کنه دختره کله شق برگرده هنوز پویا دوستش داره لطفا بقیش رو بزارید
نویسنده محترم لطفا بیا به سئوالاتمون پاسخ بده ممنون
نه روز از گذاشتن این رمان گذشته حالا شاید چند وقت دیگه بزارن
بعد از سه ماه نوشته اولیش آماده می شه تا ویرایش بشه طول می کشه
تروخدا فصل دوم بزارید
گلیه موتنماااااا بزاریدش
لطفا فصل دوم هم بزارید
لطفا هر چه زود تر فصل دوم رو بزارید
اره چرا نمیزارن قند تو دلمون اب شد
لطفا زکد تر بزارید فصل دومش را ممنون
تو رو خدا فصل دو رو بزارید مردیم از کنجکاوی
لطفا فصل دو روبزارید
ای بابا چرا فصل دومش نیست میشه بذارید
لطفا فصل دومششششششش