داستان کوتاه یغماگر احساس به قلم م. طالع (سرنوشت)   به نام خالق احساس به نام خالق عشق به نام خالق احساسِ عشق دوباره ذره ذره ی وجوم عشق...

داستان کوتاه دخت دیوانه به قلم مریم سعدی   مقدمه شب ها تا صبح زیر آسمان چشم کبود خیالم که اشک آلود بارانش را به معشوقه اش زمین هدیه می...

داستان کوتاه کافه عشق به قلم زیبای م.طالع(سرنوشت) کافه عشق…   چشمان خمارت، رازیست… که، تا به ابد در دل من می ماند.   می نویسم، با...

داستان کوتاه آرزوی من «به نام خدا» آرزوی من نگاهم به سمت کودکان کار افتاد که چگونه برای هزار یا دوهزار تومان کار می کردند و از مردم خواهش و...

داستان کوتاه ماجراهای پسر طلا فروش مربوط به گروه سنی کودک و نوجوان ماجرهای پسر طلافروش یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا، هیچ کس نبود. روزی...

داستان کوتاه معجزه ی صبر داستان کوتاه معجزه ی صبر با شنیدن صدای زنگ خانه دست از کار کشید و همان طور که دستانش را با حوله پاک می کرد به طرف...

داستان کوتاه برای با تو بودن انسان بودن کافی ‌ست #داستانک #برای_با_تو_بودن_انسان_بودن_کافی‌ست تو مرا آفریدی و این برای تو کار آسانی بود....

داستان کوتاه مرگ درد بازهم خم و راست شدن‌های مکرر و خستگی‌های جان فرسا! بازهم فریادهای آقا بالاسرش و زورگویی‌های افراطی! کمر صاف کرد و...

داستان کوتاه خنده ای به روی ترس داستان_کوتاه ✨  خنده ای به روی ترس ? ژانر احتماعی ✍️ بقلم فاطمه حیدری الان ساعت دو بامداد، یعنی هوا هنوز...

داستان کوتاه مرد بلا زن ناقلا داستان_کوتاه ✨  مرد بلا زن ناقلا ? ژانر طنز ✍️ بقلم  شکیبا پشتیبان   بسم الله الرحمن الرحیم     نام...

داستان کوتاه مذهب داستان_کوتاه ✨  مذهب ? ژانر اجتماعی ✍️ بقلم  سونیا.ط   نگاهی به ساعت روی دیوار انداخت، که زیر بار گرد و غبار به چرخش...

داستان کوتاه باران داستان_کوتاه ✨  باران ? ژانر اجتماعی ✍️ بقلم  زینب امیری از پشت پنجره کلاس به قطره های باران نگاه میکنم که چه...